در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

رویا های نیمه کاره؛ از سوکوموروخوف تا سید حسن حسینی شاهرودی

علی رضا اسلامی | چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۶ ق.ظ



برای جوانان دیروز که اهل فوتبال هستند، یوگنی سوکوموروخوف نامی غریبه نیست، مربی روس؛ که در آغاز دهه هفتاد و در بدترین سال های باشگاه استقلال به ایران آمد و موفق شد این تیم که به دسته سوم فوتبال رفته بود را دوباره به دسته اول بیاورد. این موفقیت و "خداحافظی در اوجِ" بعد از آن خاطره ای خوش از این "گاسپادینِ روسی" در ذهن اسقلالی ها به یادگار گذاشت. خاطره ای که باعث شد ده سال بعد همه بزرگان استقلال متفق القول به سراغ او بروند و دوباره سکان هدایت قدیمی ترین باشگاه فوتبال ایران  را به دست او بسپارند. انتخابی که هواداران را نیز به وجد آورد و "مرد یخی" بار دیگر بر روی نیمکت آبی ها نشست.

مرحوم "سید حسین حسینی شاهرودی" مرد محبوبی بود. این روحانی خوشچهره و خوش اخلاق که از خانواده ای اصیل و محترم برخاسته بود حدود ده سال نماینده مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی بود. نماینده ای جسور و قدرتمند که برای کسب منافع مردم شاهرود "کم نمی گذاشت" و در سال های ابتدایی دهه هفتاد که جو امنیتی کشور قالب بود، با شجاعت و جسارت، عَلمِ عدالت طلبی مردم شاهرود در برابر سمنان را بر دوش کشید. علمی که بعد از درگذشتش بر زمین افتاد و توسط برخی از اخلافش لگد مال شد.



این خاطره خوش و "وداع در اوج" و حسرت تاریخی مردم شاهرود در نیمه کاره ماندن رویای عدالت طلبانه شان؛ پس از بیست سال دوباره بزرگان شاهرودی را متوجه نام "حسینی شاهرودی" کرد. در فقدان "سید حسین" شاهرودی ها "سید حسن" را برگزیدند تا بلکه بتوانند مردم شاهرود را دوباره ذیل یک پرچم جمع کنند و"باهم" قفل زنگ زده توسعه شرق استان را بشکنند و دوباره قطار شاهرود را به ریل آبادانی برگردانند. نامزد کردنی که از قضا با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد و "سید حسن حسینی شاهرودی" با رایی بالا نماینده مردم شرق استان اسمنان در مجلس شورای اسلامی شد. اما پس از اسفند 97 چه اتفاقی افتاد که رویا ها بر باد رفت و "تفنگ حسن موسا" از زدن به هدف عاجز ماند. چه شد که برنامه نویسانِ توسعهِ شاهرود که در کنار حسینی بودند به حاشیه رانده شدند و از شعار "باهم می تونیم" تنها برادر و پسران و برخی اقوام حسینی به همراه عده ای که پس از انتخابات از "درِ بازِ دفتر" به داخل آمده بودند باقی ماندند؟

 

دوباره به داستان سوکوموروخوف بر می گردیم. پیرمردِ روس که هواداران استقلال به خاطر شخصیت اش او را گاسپادین به معنای آقا صدا می زدند و چهره جدی اش لقب مرد یخی را به او داده بود، همچنان در حال و هوای ابتدای دهه هفتاد بود. او متوجه نشده بود که در طول این ده سال جایگاه فوتبال ایران چه تغییری کرده و لیگ فوتبال ما حرفه ای شده است. یوگنی به دهه هشتاد تعلق نداشت و دانش فوتبالی اش از برخی بازیکنان پا به سن گذاشته استقلال هم کمتر بود. تاکتک های او سال های سال بود که منسوخ شده بود و در لیگ پرهیاهوی فوتبال ایران "اکبر میثاقیان" هم به راحتی بدل آن ها را می دانست. این شد که فریاد "سوکوموروخوف حیا کن استقلال رو رها کن" از سکوها به هوا برخاست و هنوز فصل به پایان نرسیده بود که "گاسپادین" از فوتبال ایران رفت. جنتلمن روس با آمدن و رفتنش، خاطرات خوب گذشته را قمار کرد، اما آیا او می توانست از این سر انجام بگریزد؟؟؟

"تفنگ حسن موسا" بهترین برند تفنگ سازی دوره قاجار در ایران بوده و هرگاه بقیه تفنگ ها از زدنِ به هدف عاجز می ماندند؛ یک تفنگ حسن موسا مشکل را حل می کرد. به همین خاطر وقتی شکاری را تفنگ حسن موسا نمیزده، دیگر از خیر آن می گذشته اند. ناامیدی 20 ساله مردم شاهرود که منتجِ از ظلم بیست ساله سمنانی ها به این مردم است باعث شده بود که در خاطرات خوش گذشته خویش بکاوند و با رسیدن به نام "حسینی شاهرودی" این گمان را بکنند که او تفنگ حسن موسایشان است. گمانی که خیلی زود رنگ باخت و "حسن" آن "حسینی" نبود که می خواستند. سید حسن حسینی بدون در نظر گرفتن تغییرات شاهرود در بازه بیست ساله می خواست حوزه نمایندگی اش را به همان شیوه "مرحوم اخوی" اداره کند غافل از این که نه "مجلس هرمی شکل لاریجانی" آن ساختمان محقر سابق بود و نه شاهرودی ها آن مردم سابق. نسلی عوض شده بود و فرزندان، با دانش تر از پدران شده بودند و مطالبه هایشان متفاوت بود. چالش های شاهرودِ در آستانه 1400 با شاهرودِ پس از جنگ تحمیلی متفاوت بود. دوره اداره امور به صورت انفرادی و یا خانوادگی سپری شده بود و مردم شاهرود از نماینده خود انتظار داشتند تیمی قوی را برای رصد مشکلات تلمبار شده، برنامه ریزی، حل آن و سپس تدوین چشم انداز توسعه  به کار گیرد، اما او چه کرد؟؟؟ در نخستین گام، به صورت نمادین خانه پدری اش  که جایگاه ملاقات مرحوم برادرش با مردم بود را به عنوان دفتر برگزید و کوچکترین برادرش را مسئول پیگیری امور کرد. گرچه سید حسن حسینی به صورت مکرر در مجالس مختلف عنوان کرده است که " بنده همچون برادر مرحومم قائل به دفتر نیستم و خود شخصا همه امور را مدیریت می کنم"  اما افرادی که اطراف برادر کوچکش جمع شده بودند  "قائل به دفتر بودن" خودشان هستند.  همین دو گانگی باعث شده مسئولیت پذیری عوارض دخالت های این افراد در امور شهری مورد پرسش قرار گیرد و نماینده از تبعات آن فرار کند. گرچه نباید این نکته را فراموش کرد که به کار گیری نخبگان در تیم و سپردن امور به آنها از ابتدایی ترین اصول مدیریتی است که گویا جناب آقای حسینی به آن نیز اعتقادی ندارد. حسینی در گام بعدی دوستان و اطرافیان مرحوم برادرش را به عنوان حلقه مشورتی خود به کار گرفت. این افراد کهنسال که از چهره های سنتی و مذهبی شهر بودند و در طی بیست سال بار خود را بسته بودند و جزء متمولین شهر محسوب می شدند، نتوانستند مشاوری درد آشنا و کاربلد برای "مهندس سیستم های فرهنگی" که نماینده شاهرود شده بود، باشند. این شد که با یک نشانه گیری اشتباه  فرودگاه شاهرود با همه محاسن غیر قابل انکارش تبدیل به دغدغه اصلی نماینده  و "برجام شاهرودی" شد ودوره چهار ساله نمایندگی اش با عنوان "روابط عمومی فرودگاه بلا استفاده شاهرود" سپری گشت. مطالبه به حق  رفع مشکلات معیشت، اشتغال و محرومیت مردم شرق استان سمنان با سرخوشی یک پرواز زیارتی به نجف پاسخ داده شد.در  واقع رخوت و سستی و شعار زدگی که در دولت دوازدهم با نمایندگی حسینی  در شاهرود تکمیل شد و درخت امیدی که خاطره خوش خدمات مرحوم"سید حسین شاهرودی" و باور مردم  به توانمندی حامیان و همراهان پیش از انتخابات آقای حسینی در دل شاهرودی ها کاشته بود، پاییز نشده به خزان نشست.    

 سید حسن حسینی شاهرودی؛ سوکوموخوف و یا هر کس دیگری که نامش خاطره های خوش گذشته را در ذهن مردم متبلور می کند، آن جایی اشتباه می کنند که ذهنشان در قفس و نئشگی دوران شکوهشان اسیر می شود و تغییرات عوامل بیرونی را در نظر نمی گیرند. آن ها اسیر نخستین گناه آفرینش می شوند و با غرورشان هم موجبات نا امیدی و سرخوردگی جامعه را فراهم می آورند و هم نام خوش گذشته را بر باد می دهند.    

علی رضا اسلامی

نظرات  (۱)

  • حسین قهابی
  • احسنت و درود بر شما واقعیتی هست که بدرستی بیان شد 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی