دست آوردی دیگر از دولت عمه زاده ها و خاله زاده ها برای شاهرود

دست آوردی دیگر از دولت عمه زاده ها و خاله زاده ها برای شاهرود
با بازی: وزیر گردشگر و نماینده نمایشگر

نویسنده: علیرضا اسلامی

سکانس اول: تراژدی

بهار 97 بود. یکی از عمه زاده ها یا خاله زاده های رئیس جمهور که به صورت کاملا اتفاقی!!! و بر اساس شایستگی !!! رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم هست، به شاهرود آمد. بهانه ی حضورش سرمازدگی گسترده باغات شهرستان شاهرود بود و دعوت کننده اش نماینده وقت آقای حسینی شاهرودی. آدم های بی ربط و با ربط به صورت کاروانی به اینجا و آن جا رفتند تا مثلا عمق فاجعه را از نزدیک به آقای "نجار" نشان دهند. عکس ها گرفته شد و فضای تلگرامی پر از تصاویر آقایان شد اما خروجی اش برای مردم تنها یک جمله بود. "من با دیدن باغات آسیب دیده شما اشک در چشمانم حلقه زد." نمایش تمام شد و کشاورز و باغدار بی نوا چشم انتظار ثمره حلقه اشک مدیر دلسوز ماند که ماند.

سکانس دوم: کمدی
تابستان 99 است. یکی از عمه زاده ها و یا خاله زاده های رئیس جمهور که به صورت کاملا اتفاقی!!! و بر اساس شایستگی!!! وزیر میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری هم هست، به شاهرود آمد. بهانه حضورش سر زدن به اقوام در سمنان و پیگیریپروژه های وزارتخانه اش در این شهر بود. علاوه بر آن کباب خوری در جنگل ابر و سیاحت در بسطام و خرقان هم انگیزه ی قوی برای حضور در شاهرود بود. دعوت کننده اش هم  نماینده فعلی شاهرود آقای علی خانی. آدم های بی ربط  به صورت کاروانی به اینجا و آنجا رفتند. اگر اطرافیان حسینی با ماشین های خودشان به دنبال او لشگر کشی می کردند، ارتش خانی را ماشین های ادارات شاهرود جابجا می کنند. عکسها گرفته می شود و فضای تلگرامی پر از تصاویر آقایان می شود که دارند همدیگر را هل می دهند که عکسشان پشت سر وزیر خوب بیفتد. نمایش تمام می شود ثمره اش عکس های دست جمعی نماینده و وزیر و اطرافیانشان می شود که دارند از علف های جنگل ابر بازدید می کنند.

ما محکومیم تا تاریخ خود را تکرار کنیم، تا زمانی که ...