در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهرود» ثبت شده است

رویا های نیمه کاره؛ از سوکوموروخوف تا سید حسن حسینی شاهرودی

علی رضا اسلامی | چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۶ ق.ظ



برای جوانان دیروز که اهل فوتبال هستند، یوگنی سوکوموروخوف نامی غریبه نیست، مربی روس؛ که در آغاز دهه هفتاد و در بدترین سال های باشگاه استقلال به ایران آمد و موفق شد این تیم که به دسته سوم فوتبال رفته بود را دوباره به دسته اول بیاورد. این موفقیت و "خداحافظی در اوجِ" بعد از آن خاطره ای خوش از این "گاسپادینِ روسی" در ذهن اسقلالی ها به یادگار گذاشت. خاطره ای که باعث شد ده سال بعد همه بزرگان استقلال متفق القول به سراغ او بروند و دوباره سکان هدایت قدیمی ترین باشگاه فوتبال ایران  را به دست او بسپارند. انتخابی که هواداران را نیز به وجد آورد و "مرد یخی" بار دیگر بر روی نیمکت آبی ها نشست.

مرحوم "سید حسین حسینی شاهرودی" مرد محبوبی بود. این روحانی خوشچهره و خوش اخلاق که از خانواده ای اصیل و محترم برخاسته بود حدود ده سال نماینده مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی بود. نماینده ای جسور و قدرتمند که برای کسب منافع مردم شاهرود "کم نمی گذاشت" و در سال های ابتدایی دهه هفتاد که جو امنیتی کشور قالب بود، با شجاعت و جسارت، عَلمِ عدالت طلبی مردم شاهرود در برابر سمنان را بر دوش کشید. علمی که بعد از درگذشتش بر زمین افتاد و توسط برخی از اخلافش لگد مال شد.

  • علی رضا اسلامی

هزار و یک پند مدیریتی از مهندس چراغعلی جدولزاده (قسمت اول: توالت سحرآمیز)

علی رضا اسلامی | سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۲۲ ق.ظ



نویسنده: محمود حمیده


چند روزی بود که به   سفارش موکد مامان جان و اهتمام  دایی جان عزیزم، شهردار یک شهر خیلی دور شده بودم. اما خب؛ شهرداری کردن بلد نبودم. دوست داشتم ولی بلد نبودم. روز و شب؛  فکرم مشغول بود که چکار کنم تا خودی نشان بدهم. اما پیشرفتی نداشتم. کارمند ها هم که ناشی بودن من را فهمیده بودند، علیرغم این که جلوی رویم، به به و چهچه می کردند؛ پشت سرم ادا  و اطوار در می آوردند و مسخره ام می کردند. حتی یکبار مچ مسئول دفترم را درحالی که داشت ادا در می آورد گرفتم. من هم از خدا خواسته شوتش کردم بیرون و برادر زنم که بیکار بود را به جای او به عنوان مسئول دفتر معرفی کردم.
خلاصه؛ اذیتتان نکنم. اوضاع به همین وضع ادامه داشت تا این که در یک شبی که هندوانه و خربزه زیادی خورده بودم در عالم خواب با مردی نورانی آشنا شدم. آن شب، همانطور که گفتم  زیادی خورده بودم و تا دم دمه های صبح، همه اش خواب دستشویی رفتن می دیدم. در یکی از آن لحظات پر استرس در وسط یک صحرای بی آب و علف؛ ناگهان یک اتاقک یک متر در یک متر ظاهر شد، با سرعت به سمتش دویدم ولی توالت با همان سرعت از من دور می شد. وقتی می ایستادم توالت هم می ایستاد. یک قدم به سویش بر میداشتم، دو قدم از من دور می شد. دیگر کلافه شده بودم و عن قریب بود که کار از کار بگذرد. نعره ای زدم و گریه کنان و ملتمسانه، دو زانو بر زمین افتادم. اتاقک متوقف شد و به آرامی به سمتم آمد. نور درونش با نزدیک شدنش هر لحظه بیشتر می شد تا جایی که چشمانِ  من به جز نور چیزی را نمی دید. درِ توالت دیگر به جلوی صورتم رسیده بود. با عجله

  • علی رضا اسلامی

خر برفت و خر برفت و خر برفت

یا

دست افشانی ما در جشن رفتن اداره کل هفتاد ساله راه و ترابری از شاهرود


🔆قدیم تر ها که ماشین و قطار و طیاره نبود؛ قاعدتا، "اداره کل راه و ترابری" و "فرودگاه بین المللی" هم همینطور؛ مردم با خر و اسب و قاطر و شتر رفت و آمد می کردند. در این میان "خر" وسیله نقلیه مناسبی برای مسافت های کوتاه بود. یعنی حکم "پراید" امروز خودمان را داشت. به همین علت روستاییان برای رفت و آمد به شهر و بازار از "خر" استفاده می کردند. شتر و اسب هم در مسیرهای طولانی مورد استفاده قرار می گرفت.


💠القصه؛ روزی " روستا زاده ای جوان"؛ سوار بر خری سرحال و قبراق؛ برای گشت و گذار و خرید راهی شهر شد. در بدو ورود به شهر؛ استایلِ "اسب وار" خر، چشمِ بازار را گرفت. چند جوانِ رِندِ "چترباز" هم که  سادگی و سفاهت را در سیمای مرد روستایی دیده بودند، دوره اش کردند،  بلکه با خرجِ از کیسه او، شکمی از عزا در بیاورند.

 

🔸با چرب زبانی مرد روستایی را به کاروانسرایی بردند و با چاپلوسی شروع به "باد انداختن" به او کردند. یکی از قد و قامت رعنای او می گفت و دیگری از سینه ستبرش. یکی مدیحه ای در وصف سبیلش می گفت و دیگری از آثار پیدا و پنهانِ بزرگ زاده بودن  در پیشانی اش. ارباب؛ ارباب بود که به خیک او می بستند تا سرِ کیسه ای شل کند و سور و ساتی برپا کنند.اما گویا مرد روستایی هیچ نداشت و یا 

  • علی رضا اسلامی

شاهرود شهر عجیب و پیچیده ایست. قوانین نانوشته و روابطی خارج از ضوابط ؛ پوشاننده تخلف های متعددی هستند که در طی سالیان اخیر تبدیل به رویه سیستم اداری این شهرستان کوچک شده است.

"اخلاق" نخستین تله ای که مفسدین بر سر راهتان می گذارند.

وقتی  مفسد شما را به ستار العیوبی دعوت می کند.

شاید این سوال را بارها و بارها از خود پرسیده اید که چرا علیرغم وجود ارتشای عیان در سیستم اداری هیچ اتفاقی برای کارمندان و مدیران فاسد یک مجموعه نمی افتد. پاسخ شما را با بیان یک مصداق بیان می کنم.

حدودا دو ماه قبل  یکی از آشنایان موفق به دریافت سندی شد که حداقل برای به دست آوردنش چند ماه در راه یکی از ادارات شهرستان دوندگی کرده بود. هر روز شاهد بودم که او چه با مراجعه حضوری و چه تلفنی پیگیر سندش بود اما گویا کارمند مسئول رسیدگی ساعت به ساعت بهانه های جدید قانونی و غیر قانونی برای انجام ندادن یک کار ساده پیش می کشید و ماجرا تمامی نداشت. موضوع را با یکی از دوستان که مشاوره املاک داشت مطرح کردم و او نام کارمند را از من پرسید. به محض شنیدن نام فرد مربوطه گفت دویست و پنجاه تومان پول به عنوان شیرینی

  • علی رضا اسلامی

عالم دینی یا اندیشمند اجتماعی

علی رضا اسلامی | يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۶ ب.ظ


یکی از عادات بد ما این است که همه چیز را باهم قاطی می کنیم. مثلا از یک هنرپیشه خوش سیما انتظار تز سیاسی و راهنمایی در انتخابات را داریم و یا یک فوتبالیست را با یک کنشگر و تئوریسین اجتماعی اشتباه می گیریم.  یک روز دکتر حسابی را تا حد یک قدیس و راهنمای زندگی بالا می بریم و روز دیگر دکتر سمیعی را مراد  خویش قرار می دهیم. بدون این که توجه کنیم اولی یک نابغه فیزیک و دومی تنها یک متخصص درجه یک و بی بدیل مغز و اعصاب است و در سایر رشته ها تخصصی ندارد.
در طول تاریخمان هم همین گونه بوده ایم. ابوعلی سینا و ابوریحان ها را  که دانشمندان بزرگی بوده اند خالی از هرگونه خطا دیده و همه اندیشه شان را ستوده ایم. شیخ ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی را که بیشتر اندیشمندانی اجتماعی و طاغیانی بر تکلف های ناشی از شهوات انسانی بوده اند علمای دین تصور نموده و

  • علی رضا اسلامی

من خوابیده ام ؛ نه صدای گریدرهایتان بیدارم می کند نه انفجار ها و خرد شدن استخوانهای شاهوار.حتی جیرینگ جیرینگ سکه هایتان که جابجا می کنید چون لالایی, خواب مرا عمیقتر خواهد کرد.

شاید جمله معترضه بالا جان کلامی باشد که مسئولان شهرستان شاهرود و استان سمنان در رابطه با معدن بوکسیت می خواهند بگویند ولی نمی توانند.
تخریب زیست گاه حیات وحش منطقه از خرس و پلنگ گرفته تا کل و بز یک طرف و نابودی بزرگترین منبع تغذیه سفره زیر زمینی آب   دشت شاهرود و بسطام یک طرف.
خرد کردن تخلخل های آهکی کوهپایه های شاهوار که برای میلیون ها سال آب را در خود ذخیره کرده اند به همراه تخریب پوشش گیاهی سطح که نقش تزریق آب به آن ها را بر عهده داشته است؛ آنچنان غیر قابل جبران است که با میلیارد میلیارد تومان پول قابل معامله نیست.
اما بدترین اتفاقی که حول و حوش معدن بوکسیت تاش افتاده است تلاش در جهت اعمال حاکمیت زر و زور در فضای شهرستان شاهرود است. اگر نهاد های اطلاعاتی شهرستان و استان زودتر وارد این موضوع می شدند و از رئیس وقت اداره منابع طبیعی علل موافقتش را برای واگذاری 50 هکتار زمین دارای پوشش گیاهی جهت کشیدن یک جاده غیر ضروری و جایگزین می پرسیدند و اگر

  • علی رضا اسلامی

کرکس های سیاسی به دنبال مصادره اعتراضات مسالمت آمیز فرزندان ایران

علی رضا اسلامی | شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۲۶ ب.ظ



⭕️کرکس های سیاسی به دنبال مصادره اعتراضات مسالمت آمیز فرزندان ایران
🔴مقصر کیست؟ جوانان بی تجربه یا مسئولین و رسانه های محافظه کاری که از مردم فاصله گرفته اند؟
🔴یادداشتی پیرامون تجمع مردم شاهرود در دفاع از شاهوار
🖋علی رضا اسلامی
✅روز جمعه گذشته به همت تشکل های محیط زیستی و همراهی اقشار  مختلف مردم شهرستان شاهرود و  پس از تلاش فشرده چندین ماهه  و بی ثمر در رساندن پیام اعتراض مردم به مسئولین سیاسی شهرستان و استان در رابطه با تخلفات زیست محیطی معدن بوکسیت تاش  تجمعی  در دامنه  "شاهوار" بلندترین قله البرز شرقی شکل گرفت.
✅تجمع "نجات شاهوار" در زیر رگبار بهاری نشانه هایی از بلوغ سیاسی و رشد یافتگی امنیتی جامعه و نظام را به رخ کسانی کشید که از چند روز قبل با صرف هزینه های میلیونی و ایجاد فضای رعب و وحشت  سعی در امنیتی کردن موضوع داشتند. از تهدیداتی مثل "امکان انفجار انبار مهمات معدن" تا "امکان حمله  عده ای اجیر شده به تجمع".
✅تجمع  "نجات شاهوار" بدون  تردید سند افتخاری

  • علی رضا اسلامی

به علت طولانی شدن مطلب آن را در چند قسمت منتشر خواهیم کرد. در پارت اول بیشتر به حوادث انتخابات سال 94 و علل انتخاب سید حسن حسینی شاهرودی به عنوان نماینده شاهرود می پردازیم و در قسمت بعدی که فردا انتشار خواهد یافت به نقد عملکردشان خواهیم پرداخت.

دوستانی که بنده را می شناسند به علاقه من به آقای حسینی و نقش من در انتخابات گذشته واقفند. اما در این مطلب پیش رو نهایت تلاش خود را نموده ام تا بتوانم در قامت یک منتقد منصف فارغ از این محبت و برخی اختلاف سلیقه ها دو سال اخیر را بررسی نمایم. امیدوارم که روسفید باشم.


نگاهی کوتاه به انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در شاهرود و  سبب شناسی عملکرد  و نقد و تحلیل بیست ماه نمایندگی سید حسن حسینی شاهرودی

قسمت اول

 🔴وقایع سیاسی اسفند ماه هزار و سیصد و نود و چهار آن قدر از ما دور نیستند که تبدیل به خاطره شده باشد. روزها و شب هایی که همگان در انتظار مولودی بودند که قرار بود از فردای هفتمین روز اسفند ماه نقشی نو در سپهر سیاسی شاهرود بیندازد. سپهری که 22 سال عرصه اوج گرفتن سیاست مدارانی مانند دکتر کاظم جلالی و مهندس علی اصغر احمدی بود. در این مجال قصد نقد عملکرد برادرانی که نامشان را ذکر کردم ندارم. اما بدون شک چیزی که آن روز ها مردم را واداشته بود بسیار پرشور تر از گذشته به مشارکت در انتخابات بپردازند میل جنون آمیز به تغییر رویه ها بود. مطول شدن دوره زمامداری جلالی اورا به سنبلی از وضعیت موجود تبدیل ساخته بود و تقریبا همه کاندیداها با نگاهی نقادانه به او و عملکردش وارد صحنه شده بودند. برخی پر خروش و برخی سیاست مدارانه تر. 
🔴برخی دنبال شهردار رفته بودند و عده ای دنبال سردار. یک عده ائتلافی سنتی تشکیل دادند و به دنبال اجماع بودند و عده ای را «تکلیف»  به صحنه

  • علی رضا اسلامی

ما قرار است بگوییم «نمی شود»... تنبل خانه هایی به نام ادارات

علی رضا اسلامی | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۳۲ ق.ظ



ما این جا ننشسته ایم که به شما بگوییم چگونه «می شود»؛ ما قرار است بگوییم «نمی شود»

این جمله را بارها از زبان برخی کارمندان ادارات شهرستان شاهرود شنیده ایم. از تامین اجتماعی گرفته تا اداره بهداشت، آب و منابع زیرزمینی، بخشداری، شهرداری، کشاورزی و... و همه ما می دانیم که تقریبا همه اموری که این آقایان قاطعانه و از روی تکبر می گویند «نمی شود» با اندکی تورق در اساسنامه های ضد بروکراسی دولت و مراجعه به ادارات کل در مرکز استان «می شود»....

  • علی رضا اسلامی

مدل توسعه مطلوب چیست؟ ما شاهرودی ها کجا ایستاده ایم

علی رضا اسلامی | سه شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۳۳ ب.ظ




با یک بررسی اجمالی در تاریخ معاصر ایران متوجه یک  شتابزدگی دائمی از سوی نخبگان برای ایجاد تحول و توسعه می شویم. این شتابزدگی بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیر ساختی جامعه ایرانی و تجارب گرانبهای قرون متمادی؛ گاها دلسوزانه مثل امیر کبیر و قائم مقام فراهانی و گاهی از روی استیصال از سوی برخی منورالفکران و غرب زدگان اعمال شده است. مدلی از توسعه که در سالیان پس از انقلاب نیز ادامه یافت و در دولت سازندگی نهادینه شد. در آن دوران دولتمردان با رصد الگوهای اقتصادی جهان و درک عینی نا کارآمدی الگوی  توسعه کمونیستی، با گرته برداری ناقص از لیبرالیسم دستوری که در کشورهایی مانند مالزی زمینه ساز تحول ناگهانی را ایجاد کرده بود؛ ناخواسته به ویران سازی زیربنای تاریخی و احداث برج های توسعه به جای آن ها پرداختند. برج هایی که پس از گذشت نزدیک به سی سال به مانند استادیوم نیمه کاره پانزده هزار نفری شاهرود، تنها میلگرد .....

  • علی رضا اسلامی