در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

نفوذ

بازخوانی "بالا رفتن از دیوار سفارت انگلستان در آذر ماه سال 1390"
 

قسمت اول
از آشوب هایِ تاتنهام در قلب لندن تا دیوار نوردی در خیابان فردوسی تهران

هشتم آذر ماه سالروز حمله عده ای به سفارت بریتانیا در تهران است. واقعه ای که فصل جدیدی از توازن قوا در کشور را آغاز کرد. در این مقاله ی کوتاه به بررسی علل، فرایند و برخی نتایج  این حمله خواهیم پرداخت.

شاید بسیاری از دوستان وقایع سال 90 و وزن کشی های سیاسی آن سال ها و وقایع بین الملی را به خاطر نداشته باشند. پس لازم است هر چند کوتاه اشاراتی به فضای آن روزها داشته باشیم.
سال 2011 برای بریتانیا سال بسیار بدی بود. وجهه انگلستان که خود را ابر قدرت بلامنازعه "نرم" دنیا می دانست به دنبال شورش های ماه اوت و سرکوب متعاقب آن به شدت آسیب دیده بود. در اواسط تابستان آن سال قتل یک سیاه پوست در مرکز شهر لندن توسط پلیس باعث شد در طول یک هفته این شهر به میدان جنگ تبدیل شود و بر اساس آمار رسمی حدود 10 نفر توسط پلیس کشته و بیش از 700 نفر بازداشت شوند. این اعتراضات پس از شورش تاتنهام به دیگر نقاط بریتانیا هم سرایت کرد و با آمیخته شدن با جنبش ضد امپریالیستی تسخیر وال استریت، شهر های انگلستان را به آشوب کشید. اتفاقی که حداقل در سه دهه اخیر انگلستان بی سابقه بود.

دانشجویان، روشنفکران، چپ ها و مردمی که از بیکاری، نژاد پرستی و فاصله طبقاتی 273 برابری دهک های پایین و بالای جامعه بریتانیا به ستوه آمده بودند هر روز خیابان ها و میادین شهرها را اشغال می کردند و با به آتش کشیدن و یا تخریب نماد های امپریالیسم و لیبرال دمکراسی خواهان تجدید نظر در نظام سرمایه داری حاکم بر کشورشان می شدند. خلاصه کلام اوضاع برای روباه پیر

  • علی رضا اسلامی

کاظم جلالی و میراث شومی که برای شاهرود به یادگار گذاشت

علی رضا اسلامی | چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۳۳ ب.ظ

کاظم جلالی و میراث شومی که برای شاهرود به یادگار گذاشت
میراثی به نام " اطرافیانِ دفترِ نماینده"

سال 78 را به جرات می توان نقطه ی عطفی در تاریخِ معاصرِ شاهرود دانست. سالی که در آن، جوانی 32 ساله، با حمایت جریانی که بعد ها از آن به عنوان "پدرخوانده ها" نام برده شد؛ توانست نمایندگی مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی را به عهده گیرد. البته این حمایت در 4 دوره فعالیتِ جلالی به عنوان نماینده مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی، فراز و فرود زیادی داشت و در پایان دوره چهارم نمایندگیِ جلالی به عنوان وکیلِ مردم، به دشمنیِ بی سابقه ای انجامید.
کاظم جلالی در کش و قوسِ ارتباط با حامیانِ قدرتمندش که  از سال 84 آغاز شده بود به این نتیجه رسید که با ایجاد پروپاگاندا و تبلیغات پوپولیستی می تواند موازنه قدرت با شرکایش را به نفع خود تغییر دهد و برای خویش پایگاه های اجتماعی موازی شرکایش بسازد. ابزاری که او برای رسیدن به این هدف به کار گرفت راه اندازی و تاسیس دفتری بود که در طول  دو دهه بعد میراثی شوم در فضای سیاسی شاهرود به یادگار گذاشت.
"دفترِ نماینده در شهرستان" به تدریج تبدیل به درگاهی شد که شیفتگان قدرت، شهرت و رانت می توانستند با ورود و نزدیکی به آن به تکانه های شهوانی خود پاسخ دهند. عده ای به صِرف این که در حاشیه ی جلسات و یا عکس های نماینده حضور دارند صاحب رانت های بزرگ و کوچکی در شهرستان شدند. رانتی که نماینده در اعطای آن نقش مستقیمی نداشت اما " رابطه میزبان و انگلی"  که در

  • علی رضا اسلامی

لاریجانی ها و رویا های بر باد رفته

علی رضا اسلامی | شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۴۷ ب.ظ

 

لاریجانی ها و رویا های بر باد رفته
قسمت اول
نویسنده: علی رضا اسلامی

شاید در دو دهه اخیر هیچ شخصیت سیاسی در کشور به اندازه علی لاریجانی و به تبع او دیگر اعضای خانواده اش روند صعودی دائمی و ثبات را تجربه نکرده باشد. او که در ابتدا زیر سایه ی اسم و رسم برادر بزرگترش محمد جواد لاریجانی قرار داشت، با سرعتی شگفت انگیز بعد از ریاست بر صدا و سیما به نفر اول و کاپیتان خانواده لاریجانی تبدیل شد. صدا و سیمایی که بعد از قریب دو دهه از جدا شدن  علی اردشیر لاریجانی از آن هنوز هم توسط وفاداران به او اداره می شود و عقبه قدرتمندش در آن جا به راحتی توانستند مدیری مانند سر افراز که آن ها را از سمت هایشان برکنار و یا بازنشسته  کرده بود؛ در طرفه العینی ناکار کنند.
البته لاریجانی همه مهره های خود را در صدا و سیما به جای نگذاشت وبرخی از آن ها را در سایر دستگاه های نظام جانمایی کرد که معروف ترین آن ها وزیر کشور دولت فعلی است.
آن روزی که علیرغم همه پیش بینی ها در کمتر از سه روز حسن روحانی، کاندیدای دسته دوم انتخابات، با مدیریت هاشمی رفسنجانی گوی رقابت را از دیگر مدعیان پاستور ربود، بازیگران پشت پرده ی کسب این پیروزی، هر کدام سهمی از کابینه طلب کردند که لاریجانی با هوشمندی زیاد وزارت کشور را به عنوان سهم اصلی و دستگاه فرهنگی دولت یعنی بدنه ارشاد را به عنوان دِسِر  برای خود رزرو کرد.

  • علی رضا اسلامی

سیگار کشیدن مسئول جایگاه در پمپ بنزین

علی رضا اسلامی | پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ق.ظ

سیگار کشیدن مسئول جایگاه در پمپ بنزین
داستان معاونی که پیش از این که یک رجل سیاسی و امنیتی باشد، آدمِ ساده و "خجسته" ایست.
نویسنده: علی رضا اسلامی

دقیقا شش ماه قبل در همین روزها شهر شاهرود روزهای پر التهابی را پشت سر می گذاشت. شورای شهر شاهرود  تصمیم گرفته بود با شهردار این شهر قطع همکاری نماید. متارکه ای که با توجه به محبوبیت شهردار شاهرود در بین مردم، عوارض اجتماعی زیادی را به شاهرود تحمیل کرد. در روزهایی که کشور به واسطه شیوع کرونا در آستانه تعطیلی قرار گرفته  و هر گونه تجمعی به شدت محدود شده بود، عده ای در شاهرود با یک بازی احساسی، تلاش می کردند تجمعاتی در حمایت از شهردار "برکنار شده" به راه بیندازند. این تجمعات به همراه پس لرزه های انتخابات اسفند ماه و وحشت از دیو ناشناخته کرونا، بحران امنیتی  پیچیده ای را در شاهرود پیش آورده بودند که گویا پس از گذشت شش ماه نمی خواهد دست از سر مردم شهرمان بردارد.

کرونا که همچنان می تازد و قربانی می گیرد. سهم خواهی های انتخاباتی نیز گویا پایانی ندارد و قرار نیست  غنیمت جویان به این زودی ها دست از سر شاهرود بردارند. زخم ماجرای شورا و شهردار سابق شاهرود نیز که در حال التیام بود، به یکباره با سخنان نابجا و  نسنجیده معاون سیاسی و امنیتی استانداری سمنان دهان گشود. اگر به این سه مورد ویژه بحران ساز فوق، بیکاری فزاینده، تورم افسار گسیخته و تنگناهای معیشتی مردم شاهرود را هم اضافه کنیم، نقشه بسیار دقیقی از اوضاع و احوال روانی مردم این شهر به دست خواهیم آورد.
بر کسی پوشیده نیست که جلوگیری از ایجاد تنش، وظیفه اول و آخر هر مسئول سیاسی و یا امنیتی در اوضاع فعلی کشور است. اما مروری ساده در اخبار یکی دو روز گذشته استان سمنان نشان می دهد که اینجا  در بر روی پاشنه ای دیگر می گردد.

  • علی رضا اسلامی

لشگر متوقعین، با رمز عملیات مطالبه " فرماندار بومی"

علی رضا اسلامی | شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۱ ق.ظ

چرا او را نمی خواهند
نگاهی اجمالی به ائتلاف برخی مدیران سمنانی و اطرافیان نماینده فعلی شاهرود در مقابله با فرماندار این شهرستان
قسمت دوم: لشگر متوقعین، با رمز عملیات  مطالبه " فرماندار بومی"
نویسنده: علی رضا اسلامی

در قسمت اول این یادداشت که با عنوان "فرمانبرداری ویژه یا فرمانداری ویژه" نگاشته شده بود، با نگاهی کوتاه به تاریخچه مدیریت عالی فرمانداری ویژه شاهرود و نوع تعامل آن با مرکز استان، در طی 10 سال گذشته، به بررسی چرایی دسیسه های بخشی از مدیران لایه های میانی استان علیه فرماندار فعلی شاهرود پرداختیم. همانطور که وعده داده بودیم، در قسمت دوم که مطالعه خواهید فرمود، همان موضوع را از منظر اطرافیان نماینده فعلی شاهرود بررسی خواهیم کرد.
انتخابات علیرغم همه محاسنش یک ایراد اساسی دارد. این عیب و ایراد که حداقل برای دو سال اول به چالش اصلی نمایندگان منتخب تبدیل می شود، ارتباطی مستقیم به کنش های آن ها در دوران تبلیغات انتخاباتی و  نوع پیروزی شان در انتخابات دارد. برخی کاندیداها در دوران تبلیغات انتخاباتی با هدف جذب آرای حداکثری قول ها و وعده هایی به برخی از افراد می دهند که پس از پیروزی در رقابت، چالش های زیادی برای آن ها به وجود می آورد. این وعده ها که غالبا بدون کنتور و بدون توجه به میزان اختیارات قانونی جایگاهِ انتخابیِ موردِ رقابت  داده می شوند، لزوما هیچ تناسبی با توان افراد ندارد. مثلا به معلم ساده یک مدرسه وعده ریاست بر آموزش و پرورش داده می شود و یا خود به آن طمع وارد گود می شود. البته همیشه ایراد از نماینده نیست. گاهی عده ای بیکارالدوله به خیال رسیدن به نان و نوا و پیمودن یک شبه ی مسیر صد ساله، به کمپین های انتخاباتی می پیوندند. این افراد که همیشه در حواشی مسئولین به خصوص نمایندگان و عکس های آن ها دیده می شوند، در یادداشتی که سال 96 به قلم نگارنده یادداشت حاضر، منتشر شده است را با عنوان #شنگل معرفی کردیم. گرچه وجود این افراد غیر متخصص و فرصت طلب آسیب جدی به روند انجام وظایف نمایندگان وارد می کند، اما آن چیزی که  شنگل ها را به خطری جدی برای کل سیستم تبدیل می نماید، سهم خواهی های آن ها به پشتوانه کاندیدای منتخب

  • علی رضا اسلامی

روستا؛ نمود واقعی پیشرفت

علی رضا اسلامی | جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۴:۰۳ ب.ظ

 

روستا؛ نمود واقعی پیشرفت

قریب شصت سال از منهدم سازی اصلی ترین زیرساخت توسعه کشور یعنی اقتصاد روستا،  در قالب  طرح آمریکایی انقلاب سفید شاه می گذرد. طرحی که در ظاهر می خواست کشاورزان و روستائیان را مالک زمین هایی کند که در آن کشت و زرع می کردند و آن ها را از استثمار خوانین نجات دهد. اما هدف اصلی این انقلاب فرمایشی ایجاد آلترناتیوی در برابر شعارهای  به ظاهر عدالت طلبانه کمونیست ها، مصادره تبلیغات ضد فئودالی آن ها به نفع رژیم و نگهداشتن ایران در بلوک غرب بود. اما ثمره نهایی انقلاب سفید شاه و ملت چیزی  جز، خرد شدن زمین ها و پایین آمدن بهره وری ، شکستن ساز و کار سنتی اداره آبادی ها، پیشروی سیستم بروکراتیک ناکارآمد دولتی تا عمق دهات و... چندین و چند اتفاق شوم دیگر نبود. اتفاقاتی که مجموع آن ها باعث مهاجرت گسترده روستائیان به شهر ها شد. روزی ارباب ها پس از دریافت عشر زرع کشاورزان، مبالغ قابل توجهی را روانه خزانه می کردند و در طی ساز و کاری سنتی به رفع نیازهای اجتماعی دهات خود می پرداختند، البته در بین اکثریت اربابان منصف و خدا پرست، معدودی خان جبار و ستمگر نیز بودند که تبلیغات کمونیستی با تعمیم رفتار آنان به کل ساز و کار مدیریت دهات و شباهت سازی آن به نظام فئودالی غرب، حیثیتی برای

  • علی رضا اسلامی

از "فرمانبرداری ویژه" تا "فرمانداری ویژه"

علی رضا اسلامی | سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۵۴ ق.ظ

چرا او را نمی خواهند
نگاهی اجمالی به ائتلاف برخی مدیران سمنانی و اطرافیان نماینده فعلی شاهرود در مقابله با فرماندار این شهرستان

قسمت اول: صاحبان کت های آبی چه می خواهند؟

نویسنده: علی رضا اسلامی


از "فرمانبرداری ویژه" تا  "فرمانداری ویژه"

 

در دو یادداشت اخیر به خصوص در یادداشت " مارهایی با کت های آبی و افسانه عدالت"  به تعاملات گروهی از مدیرانِ  بدنه کارشناسیِ  دستگاه های دولتی سمنان، که از آن ها با عنوان "کت آبی ها" نام بردیم با گروه های سیاسی شاهرود و نقششان در عقب نگهداشتن شهرستان شاهرود پرداختیم. در قسمت اول یادداشت حاضر با بررسی اجمالی وضعیت سیاسی شهرستان شاهرود به صورت شفاف به دلیل اصلیِ  مخالفت آن ها با فرماندار فعلی شهرستان خواهیم پرداخت.

شاهرود، شهرستان ویژه ای است. داشتن 7 اقلیم از 12 اقلیم آب و هوایی جهان در وسعتی محدود، ویژه ترین شاخصه ی این شهرستان نیست. تاریخچه ی کهنِ  منطقه، در پرورش عرفا و علما و نیروهای انسانی کارآمد نیز ویژگی اصلی نیم قرن اخیر شهرستان ما نیست. آن چیزی که بیش از پنجاه سال است؛ همواره به محض شنیده شدن نام  شاهرود  در ذهن ها متبادر می شود، واژه "عدالت" است. کلمه ای مقدس که در ساختار متمرکز مدیریتیِ استانی به نام سمنان، بیش از 5 دهه است که لگد مال شده است. آری؛ ویژگی اصلی شاهرود "بی عدالتی" و "عقب ماندگی" ناشی از مدل معیوب توسعه  و سوء مدیریت ها در استان سمنان است.
 در اواسط دهه هشتاد، کارشناسان وزارت کشور به این نتیجه رسیدند که الصاق یک کلمه می تواند به بی عدالتی ها در استان سمنان خاتمه دهد. آن کلمه ی چهار حرفی که دل مردم شاهرود را خوش کرد و نوید بخش توسعه و پیشرفت شهرستان بود

  • علی رضا اسلامی

مارهایی با کت های آبی و افسانه عدالت

علی رضا اسلامی | سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۵۲ ق.ظ

داستان سمنان- شاهرود
بررسی گروه های سیاسی فعال در شاهرود و نوع تعاملاشان با بدنه کارشناسی مرکز استان


قسمت اول: مارهایی با کت های آبی و افسانه عدالت

نویسنده: علی رضا اسلامی

 عدم توازن دو شقه ی غرب و شرق استان سمنان، موضوعی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. دهه هاست که هرکسی که سکاندار هدایت استانداری سمنان شده، فارق از دیدگاه سیاسی اش، در نهایت نتوانسته است این شکاف را برطرف نماید. این شکاف در دوره هایی مانند ابتدای دهه هفتاد عمیق تر شد ونام استاندار آن روزها  برای ابد در تاریخ شفاهی مردم شاهرود به بدی ثبت گردید. اما همه استانداران بعدی، مثل او نبودند و اکثرا به جز معدودی از آنان،  تلاش نموده اند این فاصله را کاهش دهند  که به علتی که در ادامه خواهم نوشت شکست خورده اند. شاخص ترین این استانداران، مهندس عبدالهی نخستین استاندار دولت احمدی نژاد و مهندس وکیلی نخستین استاندار دولت روحانی بودند، که متاسفانه دوره مسئولیتشان مستاجل بود.
اصلی ترین دلیل به وجود آمدن دره بی عدالتی و تبعیض بین دو بخش استان را باید در شیوه  منسوخ شده و متمرکز مدیریت  جستجو کرد. این شیوه مدیریت، رانت های بی بدیلی را در اختیار مرکز نشینان  قرار می دهد که دایره ای از اختصاص بیشتر بودجه و استخدام نیروهای ساکن در مرکز را در بر می گیرد که این خود باعث شکل گیری عامل ثانویه ی در اختیار گرفتن مدیریت ها و بدنه کارشناسی سیستم می شود. در این شیوه مدیریت بخش خصوصی نیز به سرمایه گذاری در مرکز متمایل خواهد بود تا از حمایت های لازم متعصبین صاحب نفوذ در سیستم بهره مند گردد. این گردونه فاسد که نسل به نسل منتقل می گرد و " پسر به جای پدر و یا مادر" دوباره همان مناصب را اشغال می کنند، عامل اصلی عدم توفیق استانداران در برطرف کردن تبعیض در استان سمنان بوده است. باندهای متعصب قوم پرستی که در بدنه کارشناسی مدیریت استان سمنان شکل گرفته اند، تاکنون به هیچ مدیر و استانداری اجازه نداده اند تا بتواند برنامه های متعادل کننده خویش را اجرایی نماید.وضعیتی که مقاومت بی پروای این روزهای همین افراد در برابر تیم استاندار فعلی نیز موید آن است.
  پیش از آن که به وضعیت امروز این باند  بپردازیم، لازم است گوشه دیگری از زمین بازیِ دلایل عقب ماندگی و عدم پیشرفت شاهرود را  روشن کنم.
عامل دوم در ادامه روند بی عدالتی و توسعه نامتوازن غرب و شرق استان، نوع بازی سیاسی برخی افراد درون شاهرود است که بر اساس منافع باندی، مالی، شخصی و یا سیاسی خود در موقعیت های مختلف در هم پیمانی خواسته و یا نا خواسته، با آن جماعت " کت آبی " مرکز استان قرار می گیرند.
در فضای سیاسی شاهرود 6 گروه هستند که در طی  سالیان اخیر نقش بازی کرده اند. 6 گروهی که تاکنون به صورت یکجا به آن ها پرداخته نشده است.  در قسمت دوم این یادداشت به این گروه های سیاسی و نوع تعاملشان با باندی که از این پس "کت آبی ها" می نامیم، خواهم پرداخت.

 


 

 قسمت دوم: شاهرود؛ شهر بازی های سیاسی

 

 

  در قسمت قبلی این یادداشت اشاره شد که دو عامل اصلی در عدم توازن بین دو بخش شرقی و غربی استان سمنان نقش داشته اند. عامل اول؛ بدنه کارشناسی مدیریتی در مرکز استان است که از این پس از آن ها با عنوان "کت آبی ها" نام می بریم و دومین عامل  نوع تعاملات فعالین سیاسی شاهرود با عامل نخست است. عامل اول در یادداشت قبلی به اختصار رو نمایی شد و اینک نوبت رو نمایی از شش گروه فعال در فضای سیاسی شاهرود است. یکی از این شش گروه،  شاهرودی های مقیم شهرهای دیگر به خصوص تهران هستند که از طیف گسترده ای از طلاب شاهرودی مقیم قم تا وزرا و دولتمردان سابق و فعلی که اصالتی شاهرودی دارند را در بر می گیرد، این گروه بر اساس خاستگاه های سیاسی متنوعی که در بر می گیرد در تعامل با برخی از گروه های سیاسی ذیل عمل می کند، ولی غالب کنشگری اش با مسئولان رسمی شاهرود به خصوص نماینده مردم است. به علت تفاوت زمین بازی که این گروه در آن نقش آفرینی می کند، در این یادداشت بیش از این، به آن نخواهیم پرداخت.

 دولتی ها اولین گروه فعال در سپهر سیاسی شاهرود هستند، که با توجه به فاصله شهرستان از مرکز استان  و نفوذ بدنه کارشناسی حاکم بر امورات انتصابی که در یادداشت قبلی به آن  اشاره شد،  در اغلب دوره ها،  افرادی ضعیف و فاقد اختیار، با عدم توانایی در احقاق حقوق مردم برای مدیریت در شاهرود انتخاب شده اند و به صورت رسمی نقش حامی سیستم مرکز استان در برابر منافع مردم شاهرود را به عهده داشته اند. البته نوع حرکت  و بازی این گروه ارتباط مستقیم با اقتدار فرماندار منصوب دولت نیز دارد که در موارد انگشت شمار، فرمانداران قدرتمند توانسته اند اندکی چرخ های کهنه بروکراتیک قطار پیشرفت شاهرود را به حرکت درآورند، اما متاسفانه حرکت آن ها با لابی پر قدرت مرکز استان خنثی شده و آن فرمانداران خیلی زود  از چرخه مدیریتی حذف شده اند.
 

گروه دومی که در فضای سیاسی شاهرود همواره فعال بوده اند، اطرافیان و فعالین ستاد انتخاباتی نماینده مستقر هستند. این گروه که غالبا به علت نوع وابستگی به جایگاه انتخاباتی، همواره فضا را تبلیغاتی می بینند، معمولا عمق زیادی نداشته و به راحتی تحت فرمانِ فضاسازان سیاسی مرکز استان قرار می گیرد که نمونه بارز آن حمایت تبلیغاتی اطرافیان نماینده سابق شاهرود از انتقال اداره کل راه به سمنان بود. یعنی این گروه بدون توجه به واقعیت  و منافع شهرستان، صرفا به خاطر هواداری یک شخص خاص، در راستای تحقق آرزوی بیش از 7 دهه ای آن جماعت پان سمنانیست مرکز استان قرار گرفته و به باد رفتن یکی از آخرین داشته های شهرستان شاهرود را در ازای تابلو فرودگاه بین المللی جشن گرفتند.   نظیر این نوع ائتلاف با "کت آبی ها"  این روزها در بحث تقابل آن گروه و  تیم استاندار دیده می شود. جایی که نماینده فعلی شاهرود و اطرافیانش با بازی در پازل چیده شده توسط آن ها، به  بهانه غیر بومی بودن فرماندار شاهرود؛ نا خواسته و از روی عدم بازی شناسی سیاسی در تلاش هستند، یکی از وامداران سیاسی اصلاح طلبان سمنانی را که در تیمشان نفوذ کرده است راهی ساختمان "سبز بام" فلکه کارگر شاهرود کنند. این همکاری با "کت آبی ها" بدون توجه به منافع شاهرود و چرایی دشمنی آن ها با فرمانداری شاهرود و صرفا به بهانه غیر بومی بودن فرماندار صورت می گیرد. علت اصلی که مطرح شدن موضوع غیر بومی بودن را صرفا یک تبلیغات کور و بدون پشتوانه کارشناسی می دانم عدم وجود حساسیت نماینده در مورد فرماندار میامی است. جایی که برعکس شاهرود  فرماندار غیر بومی آن به دلایل مختلف و غیر فنی  نه تنها در معرض حمله همه جانبه اطرافیان نماینده نیست، بلکه هر روز در درگاه آن ها مقرب تر می گردد.
سومین گروه فعالین سیاسی شاهرودی جماعتی هستند که از آن ها با عنوان "موثرین" نام برده می شود. نطفه این گروه در سال های ابتدای دهه شصت شکل گرفت. نماینده آن روزهای شاهرود که خود سابقه کار در بازار را داشت توانست این گروه را که غالبا بازاری و یا اهل دو دوتا چهارتا بودند را با خود همراه کند. البته شایسته است که از خدمات آنان تا دوره ای که تحت مدیریت مرحوم حسینی شاهرودی بودند تقدیر کرد اما متاسفانه آنان پس از فوت مرحوم حسینی همواره با اشغال همه جایگاه های مشورتی و اقتصادی، و ائتلاف دائم با قدرت، منافع خود و خانواده شان را بر منافع شهرستان ترجیح داده و به زر اندوزی پرداختند. آن ها موثر بودن را در وجود خود و اطرافیانشان خلاصه کردند تا جایی که از دیدگاه منتقدین، آن ها "مقصرین" نامیده می شوند و نه آنچه که خودشان می خواهند نامیده شوند. نسل جدید موثرین نیز در دوره نمایندگی سیدحسن حسینی در حوالی همان افراد در حال شکل گیری بود که با تک دوره ای شدن دوره نمایندگی او مجال قوام یافتن نیافت و با رویکرد کاملا متفاوت علی خانی در معرض فروپاشی قرار گرفت. رابطه این گروه با باندی که در مرکز استان مستقر است در آغاز شکل گیری اش به هیچ عنوان خوب نبوده است اما پس از درگذشت مرحوم حسینی به یک ارتباط پراگماتیستی با محوریت سود تبدیل شده، نقطه عطف این ارتباط بحث انتقال اداره کل راه از شاهرود به سمنان بود. جایی که این گروه به خاطر ائتلاف با سیدحسن حسینی یکی از خط قرمز های اساسی خود را زیر پا گذاشت و به صورت رسمی تنها حامی شاهرودی انتقال این اداره کل شد. بزرگان این گروه سیاسی امروزه با علم و آگاهی نسبت به عدم اقبال عمومی به خود در پشت پرده به گسترش فعالیت اقتصادی خویش می پردازند و در روی صحنه  به عروسک گردانی  چند نفر جوان جویای نام مشغول هستند.

چهارمین گروه، ترکیبی نامتجانس از فعالین سیاسی است. از عقبه اصلاح طلب استان در شاهرود که همواره همپیمان سمنانی هاست و به نوعی آن ها را پدر خوانده جریان خود می داند تا بدنه سیاسی و مذهبی شاهرود که هیچ گاه از لحاظ ایدئولوژیک با آن بدنه مستقر در مناصب استانی صاحب اشتراک دیدگاه و منافع نبوده است، عضو این گروه هستند. در واقع این اصلاح طلبان شاهرودی هستند که به طمع کسب جایگاه های مدیریتی همواره نقش ستون پنجم را در میان ما بازی می کنند. گرچه عده انگشت شماری از آن ها از این اتهام مبری هستند ولی تقریبا همه آن هایی که با این گرایش سیاسی در ادارات مشغول هستند و یا سمپات هایی به این تفکر دارند، منافع فردیشان را به ایستادگی در برابر کانون های قدرتمند مرکز استان ترجیح می دهند. باید توجه داشت که به غیر از دوره هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، همیشه عنان کنترل استان سمنان در دست سیاسیون اصلاح طلب بوده است و با توجه به عملکرد کادری آن ها و سلسله مراتب مدیریتی همواره جایگاه روسا در مرکز استان و مرئوسین در شهرستان هاست.

پنجمین گروه فعالین و موثرین سیاسی شاهرود که مدرن ترین آن ها هستند، روزنامه نگاران و فعالین رسانه شاهرودی هستند که به نظر می رسد تکاپویشان از هر جای دیگر کشور بیشتر است.از جمع روزنامه نگاران، عده ای فعالیت کاملا مستقلی را بر گزیده اند که همین امر باعث اخذ موضع گیری های بسیار مناسبی در قبال مسائل شهرستان و استان از سوی آن ها شده است. عده ای دیگر به خاطر مسائل مالی و ادامه حیات رسانه هایشان، در موضعگیری هایشان دست به عصا تر حرکت می کنند. اما در میان آن ها هم هستند کسانی که به خاطر منافع مالی، باندی و یا سیاسی لباس خدمت به باند "کت آبی" های مرکز استان را به تن می کنندو کاملا آگاهانه به جنگ منافع شهرستان شاهرود می روند. این دسته آخری همواره منتظر یک تلفن از شهر سمنان است تا عَلَم تخریب علیه کسی را که مشغول آسیب زدن به منافع آنان است را بردارد. در قاموس تفکر این ها منافع عمومی شهرستان هیچ جایگاهی ندارد و بر اساس نوع شخصیتشان یکی از حیطه های مالی، باندی و سیاسی  اولویت ویژه دارد.


موضوعی که باعث شد تمام مطالب فوق را به رشته تحریر درآورم، وضعیت این روزهای استان سمنان و به خصوص شهر شاهرود است. این روز ها بیش از هر زمان دیگری موقعیت باندی که از آن به عنوان "کت آبی ها" نام بردیم، در استانداری سمنان متزلزل است. جماعتی که نه منافع نظام برایشان ارزشی دارد و نه استان و شهرستان. آن ها تمامیت خواهانی هستند که دنیایشان در شهرشان و باندشان خلاصه می شود، پس هر کسی که این منافع را به خطر بیندازد، از دیدگاه آن ها محکوم به حذف شدن است. همراهی با این افراد و ایستادن در کنار این ها با هر بهانه ای چیزی جز خیانت به شاهرود و بقیه شهرستان های محروم استان نیست. فردوسی شاعر بزرگ ایران می گوید:

درختی که تلخ است آن را سرشت    گرش بر نشانی به باغ بهشت
ور از جوی خلدش به هنگام آب   به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب
سرانجام گوهر به کار آورد     همان میوه تلخ بار آورد

 

  • علی رضا اسلامی

دست آوردی دیگر از دولت عمه زاده ها و خاله زاده ها برای شاهرود

علی رضا اسلامی | سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۳۲ ب.ظ



دست آوردی دیگر از دولت عمه زاده ها و خاله زاده ها برای شاهرود
با بازی: وزیر گردشگر و نماینده نمایشگر

نویسنده: علیرضا اسلامی

سکانس اول: تراژدی

بهار 97 بود. یکی از عمه زاده ها یا خاله زاده های رئیس جمهور که به صورت کاملا اتفاقی!!! و بر اساس شایستگی !!! رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم هست، به شاهرود آمد. بهانه ی حضورش سرمازدگی گسترده باغات شهرستان شاهرود بود و دعوت کننده اش نماینده وقت آقای حسینی شاهرودی. آدم های بی ربط و با ربط به صورت کاروانی به اینجا و آن جا رفتند تا مثلا عمق فاجعه را از نزدیک به آقای "نجار" نشان دهند. عکس ها گرفته شد و فضای تلگرامی پر از تصاویر آقایان شد اما خروجی اش برای مردم تنها یک جمله بود. "من با دیدن باغات آسیب دیده شما اشک در چشمانم حلقه زد." نمایش تمام شد و کشاورز و باغدار بی نوا چشم انتظار ثمره حلقه اشک مدیر دلسوز ماند که ماند.

سکانس دوم: کمدی
تابستان 99 است. یکی از عمه زاده ها و یا خاله زاده های رئیس جمهور که به صورت کاملا اتفاقی!!! و بر اساس شایستگی!!! وزیر میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری هم هست، به شاهرود آمد. بهانه حضورش سر زدن به اقوام در سمنان و پیگیری

  • علی رضا اسلامی

هرم سنگی بهارستان، نماد ناکارآمدی لیبرالیسم اسلامی

علی رضا اسلامی | يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۰۹ ب.ظ



🔰بارها از خود پرسیده ام که رئیس مجلس چهارم و پنجم چه فکری کرد که دستور ساخت این "هرم  نامتناجس با فرهنگ معماری ایران " را داد و یا عبدالرضا زکایی معمار این بنا چرا این فرمِ حاشیه ساز را برای این بنا طراحی کرد.
🔰ساختمان مجلس شورای اسلامی در نزدیکی میدان بهارستان تهران قرار دارد و محل برگزاری نشست‌های مجلس شورای اسلامی است. بدنه این ساختمان به شکل هرم با قاعدهٔ مثلث و از جنس سنگ است و از سال ۱۳۸۳ تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد. دستور ساخت این بنا توسط حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری در زمانی که رئیس مجلس بود صادر شد اما نخستین جلسه علنی که در این ساختمان برگزار شد، نخستین جلسه دوره هفتم مجلس شورای اسلامی بود که این ساختمان را جایگزین ساختمان قدیمی کرد.

🔰پیامِ ساختمان فعلی مجلس شورای اسلامی به جامعه، دقیقا در برابر فلسفه وجودی و ابتدایی است که مردم و بنیانگذاران مشروطه در نظر داشته اند. آشفتگی، بی نظمی، صداهای مبهم و فریاد هایی که شان نمایندگی مردم را از بین می بَرَد از نتایج ثانویه  این ساختمان  بیست و پنج هزار متر مربعی است. 
🔰این ساختمان معیار مشخصی از انحراف،  در آرمان های انقلاب اسلامی،  

  • علی رضا اسلامی