انتصاب های سیاسی بلای جان مدیریت در شاهرود؛ قورباغه های هفت تیر کش

وقتی که شهر هزار رئیس دارد ؛ وقتی که شاهرود صاحب ندارد

یا

مملکتی که شاه ندارد بچه قورباغه هایش هفت تیر کشند

چند روز پیش یکی از مدیران قدیمی شهرستان طی تماسی؛ مطلبی را مطرح کرد که آه از نهادم برآورد. این مدیر عزیز که از قضا از معدود مسئولان متخصصی است که بدون کمترین چاپلوسی بر درگاه این و آن و با طی روندی معقول به این جایگاه رسیده ، می گفت آقایی که نامش نزد بنده محفوظ است با او تماس گرفته و برایش وقت تعیین کرده که فلان روز و فلان ساعت به دفتر من بیا تا در مورد ادامه کارت رایزنی کنیم. دوست عزیز مدیرمان می پرسید شما که فلانی را می شناسید به نظرتان من چکار کنم آیا واقعا اوست که مدیران شاهرود را جابجا می کند؟...

شاید برای کسانی که  در جریان انتصابات در شهرستان شاهرود نباشند این امر عجیب و غریب بنماید که فردی با مدیری تماس می گیرد و احضارش می کند تا در مورد ماندن یا نماندنش  با او رایزنی کند. فردی بی ربط بدون هیچ ارتباطی با سیستم اداری استان!!! اما واقعیت این روزهای شاهرود همین  است. این جا همه قدرتمندند. مثلا پیشکار دفتر نماینده به مدیران شهرستان زنگ می زند و آن ها را تهدید می کند و یا از کیسه نماینده یکی از مدیران را که حرف شنوی خوبی دارد مورد لطف قرار می دهد و در تلگرام متن "حمایت قاطع دکتر سید حسن شاهرودی از مدیر جوان و خوشفکر!!! مهندس ک..." را زیر یک عکس با ژستی مضحک از مدیر ذکر شده قرار داده و انتشار می دهد بدون آن که روح نماینده محترم  از موضوع "حمایت قاطعش" با خبر باشد.

یکی دیگر به لطف اندک فعالیتی در ستاد انتخاباتی رئیس جمهور بدون داشتن سابقه به یکباره مدیرکلی آموزش و پرورش استان  را نشانه می گیرد و کمپین بقای استاندار سابق که قول این سمت را به او داده بود راه می اندازد و وقتی به مراد دلش نمی رسد اداره شهرستان شاهرود را به عنوان سهم الارث طلب می کند و پس از ناکامی مجدد هم دست از تلاش بر نمی دارد تا بالاخره یک کرسی را اشغال نماید.

 از طرف دیگر مدیر کلی که با زد و بند سیاسی بر اداره فوق الذکر دست یافته از ریسمان سیاه و سفید می ترسد واز هر ننه قمری که ادعایی از تاثیر گذاری سیاسی داشته باشد حساب می برد و همه جوره به هر کسی که لاف زن قهار تری باشد باج می دهد و تلاش می کند مدیرانی که در مجموعه اش حامی سیاسی قدرتمندی ندارند را کنار زده و پارتی دارانی که فردا ممکن است به دردش بخورند بر کرسی بنشاند. نمونه اش تغییر مهندس باباخانی مدیر آموزش و پرورش منطقه شاهرود در کمتر از دو سال به سبب نداشتن پایگاه سیاسی قوی و تاثیر گذار.

خلاصه اینجا همه لابی می کنند. یکی عکس روحانی را به دیوار چسبانده روزی ده مدیر برای ادارات شاهرود نصب و عزل می کند و دیگری در چهار عکس همراه نماینده دیده شده، تلفنی این و آن را تهدید می کند. گرچه نگارنده از صمیم قلب اعتقاد دارد که مدیران سالم از این بازار مکاره نمی هراسند اما هزاران بار تاسف که این جا شرایط این گونه نیست و برخی از مدیران که تعدادشان کم هم نیست برای آب خوردن هم به پیشکار ها و خالی بند ها  و لاف زن ها زنگ می زنند تا کسب تکلیف نمایند.

شاهرود شهر مدیران ضعیف، ترسو و ناکارآمدی است که "حب الکرسی" وادارشان کرده تن به هر مذلتی بدهند و آبروی جایگاهشان را پیش هر لاف زن مکار تازه از راه رسیده ای به زمین بریزند.

این جا شاهرود است شهری که صاحب ندارد ولی رئیس زیاد دارد.

خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند. 

#شنگل

#لافزن