یادداشتی پیرامون شایعه انتقال اداره کل راه و ترابری از شاهرود به سمنان

بحران سازی کنترل شده؛ روشی برای موج سواری بر احساسات توده ها
یادداشتی پیرامون شایعه انتقال اداره کل راه و ترابری از شاهرود به سمنان
علی رضا اسلامی _ روزنامه نگار 97.2.25
سابقه تاریخی نه چندان نزدیک:
اواخر تابستان سال 95 بود که یکی از اعضای سابق شورای شهر شاهرود که از قضا نقش پررنگی در ناکامی شورا و شهرداری سابق داشت در یک جلسه مطبوعاتی با لحنی متاثرانه خبر از طرح آزادراه  حرم تا حرم و عبور آن از سی کیلومتری شاهرود داد.  استاد از خبرنگاران خواست که به جای موارد جزئی!!! کمک کنند تا این اتفاق نیفتد که «در صورت گذر این اتوبان از سی کیلومتری شاهرود ؛ شهر ما به قصبه ای تبدیل خواهد شد.» پیامد این سخنرانی شورانگیز شش ماه فکر و ذکر شاهرودی ها درگیر موضوعی شد که حتی تکذیب وزیر و امضای دکتر شفیعی معاون امور راه ها در تضمین کذب بودن آن نتوانست آرامش را برقرار نماید.
سوال اینجاست که چرا آن مسئول محترم این سنگ را در چاه انداخت. مطالبه گری دلسوزانه و یا ساختن جو احساسی برای  موج سواری و بهره گیری در انتخابات آغاز سال 96 و پرت کردن حواس ها از عملکرد سوال بر انگیز مجموعه اش؟
طی یکی دو هفته اخیر و به ناگهان, بدون ذکر  نام هیچ منبعی؛ شایعه ای دهان به دهان در شهر پیچیدکه طی روزهای آتی اداره کل راه و ترابری پس از 70 سال از شاهرود به سمنان منتقل خواهد شد.  کسانی که رفتارهای گذشته برخی مسئولین که نمونه اش را در بالا ذکر کردم را می شناسند  بی درنگ خبر از موجسازی جدیدی دادند که یکی از آقایان قصد سوار شدن به آن را دارد. اما چه کسی؟
یافتن پاسخ این سوال صبر زیادی لازم نداشت. امروز یکی از دوستان عزیز من که همواره در فضای مجازی دغدغه مند امورات شهرستان را پیگیری می کند؛ طی تماسی با گلایه گفت که چرا در این موضوع سکوت کرده ای. دلایلم را به او گفتم   و سابقه تاریخی که در این گونه ماجراها وجود دارد بیان کردم. از دعوای حیدری نعمتی نماینده سابقمان در مجلس با نماینده اسبق سمنان در آستانه انتخابات سال 90 تا ماجرایی که  در بالا ذکر آن رفت.  دوست عزیز من گفت به فرض که این حدس درست باشد اما اگر اندک رگه ای از واقعیت وجود داشته باشد ما باید عکس العمل نشان دهیم.  حرفش منطقی بود از او خواستم پیشنهادش را بگوید. گفت روز چهارشنبه در دفتر نماینده محترم شهرستان جمع شویم و از او بخواهیم که پیگیری نماید. با  شنیدن این پیشنهاد درکسری از ثانیه پازل ناجور ذهنی ام جور شد و فردی که قرار است سوار موج شود را یافتم. اما دکتر حسینی به هیچ عنوان اهل این بی تقوایی ها نیست. همشهریانی که ایشان را می شناسند خوب می دانند او کسی نیست که با احساسات مردم برای چند برگه رای بازی کند.
اصرار زیادی لازم نبود که دوست عزیز مطالبه گرم نام فرد پشت این ماجرا را به من بگوید. کسی که از او خواسته بود این تجمع را در دفتر نماینده برگزار کند و بقیه را هم خبر نماید.
سابقه تاریخی نزدیک, خیلی نزدیک:
پاییز امسال کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن همه چیز بود از دسته گلی بزرگ تا موسیقی حماسی میهنی. از گریه بیوه کارگر ذوب آهن تا فریاد های پر از رنج بازنشستگانی  که ماه ها بود حقوق نگرفته بودند. کلیپ این گونه آغاز می شد که آقای  حسینی از سر کوچه با همراهانشان وارد می شوند. یکی از کارگران ذوب آهن دسته گلی بزرگ به ایشان تقدیم می کند و بقیه شعار می دهند : صل علی محمد   بوی حسینی آمد... تدوین گر محترم اینجای کلیپ که می رسد بر روی تصویر لبخند و تفقد آقای حسینی نسبت به مشایعان, آهنگ ملی حماسی « وطنم ای فروغ....» را میکس می نماید.  لوکیشن بقیه داستان فیلم در  داخل دفتر آقای حسینی است و ایشان را در حالی که متاثر از غم و اندوه و گریه بازنشستگان صندوق فولاد است به تصویر می کشد. زنی گریه می کند. پیرمردی فریاد می زند و...  در آخر قول پیگیری داده می شود ...
کارگردان این سناریو که بدون شک دکتر حسینی با آن مخالف بوده است کیست؟ استفاده تبلیغاتی از رنج مردم آیا در مرام و معرفت سید حسن حسینی که ما از او به عنوان چهره ای اخلاق مدار نام می بریم هست؟

بنا به دلایل متعدد نماینده محترم شاهرود در مجلس شورای اسلامی نتوانسته است در طی دو سال گذشته کارنامه ای موفق از خود به جای بگذارد.گرچه قسمت اعظم این عدم توفیق و نارضایتی متوجه تیم دولت در شهرستان و استان است اما عمل نکردن به کسر کوچکی از وعده های انتخاباتی و حتی وارونه شدن شعار  «باهم» می توانیم موضوعی نیست که مردم به راحتی از کنار آن بگذرند. کسی منکر تلاش بی دریغ «شخص  او» نیست. اما هر چه باشد نماینده محترممان مسئول همه اتفاقاتی است که پیرامونش می افتد. این که دفتر شاهرود او در  همان دامی افتاده است که باعث رویگردانی مردم از نماینده سابق شد؛ به مدیریت شخص ایشان نسبت داده می شود. اینکه همان تفکر سابق در شکلی جدید سعی در به بازی گرفتن و ابزار ساختن اشتیاق جوانان مخلص شهرستان دارد و فردی را برای تخصص «مخ زنی» به کار می گیرد؛ موردی نیست که از چشم نخبگان پنهان مانده باشد. 
حفظ منافع شهرستان شاهرود و نگهداری داشته ها و از دست ندادن آنها حداقل کاری است که آقای حسینی باید انجام دهد. رفتن اداره کل راه _که چیزی جز بازی روانی عده ای بیمار با احساسات مردم نیست_  اگر  پس از 70 سال در دوره ایشان اتفاق بیفتد تا ابد نامشان را  در تاریخ شاهرود ثبت خواهد نمود. به عنوان کسی که نه تنهاچیزی اضافه نکرد بلکه امانت گذشتگان را هم بر باد داد.  پس  مهندسان این مطالبه سازی بدانند که با دست گذاشتن روی این موضوع  قبل از این که با احساسات مردم بازی کنند در حال بازی با آبروی شخص نماینده هستند و در این تنور هیچ نانی برای آن ها پخته نخواهد شد.
گرچه می دانم نوشته حاضر  تاثیری در تغییر رویکرد دفتر دکتر حسینی در شاهرود نخواهد داشت و چندین ماه است که اوضاع بحرانی دفتر از نقطه بدون بازگشت عبور نموده است؛ اما این چند سطر را برای ثبت در حافظه تاریخی شاهرود و تلاشی چند باره برای جلوگیری از سقوط یک فرشته منتشر می نمایم.
و هو حسبه