در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

در گاه رسمی گروه خبری خورشید

تحریریه گروه خبری خورشید شاهرود

گندم نمایی و جو فروشی؛ تمام اتفاقی که افتاد چیزی جز این نبود

علی رضا اسلامی | چهارشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۲۶ ق.ظ

گندم نمایی و جو فروشی؛ تمام اتفاقی که افتاد چیزی جز این نبود

 قسمت دوم یادداشت : بنی امیه؛ بنی عباس و مبارزات تاریخی مردم به منظور برقراری حکومت "عدل علی"

به همراه گریزی به انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در شاهرود

نوشته علی رضا اسلامی

تقدیم به علی رضا اسلام پناه؛ شمعی که زود مرد!!!

گر چه امری است بدیهی؛ اما بنا به دلایلی لازم می دانم در ابتدای قسمت دوم یادداشت ، این نکته را متذکر شوم که قیاس گرفتن بین بنی امیه و بنی عباس نسبت به نماینده قبلی حوزه انتخابیه شاهرود در مجلس شورای اسلامی و نماینده فعلی این شهرستان صرفا برای روشن شدن موضوعی است که این روزها دغدغه اصلی ذهن بسیاری از فعالین سیاسی این شهرستان است  و به هیچ عنوان این بزرگواران که از دوستداران و محبین اهل بیت هستند از جنبه اعتقادی شباهتی با آن سفاکان ندارند. این قیاس صرفا نگاهی تاریخی به کنش های فعالین اجتماعی در دو برش از زمان است.

داستان معاصر ما از آن جا شروع شد که  گویا در یک زمان خاص همه فعالین سیاسی از 16 سال زمامداری نماینده #تهران_نشین شاهرود خسته شدند و به فکر جایگزین کردن او افتادند. #کاظم_جلالی از سوی رقبا و فعالین سیاسی متهم به سیاسی کاری و غفلت از حوزه انتخابیه اش بود.  متهم  بود همواره از این که کسی در شهرستان رشد کند بیم دارد تا مبادا روزی جایگاهش برای نمایندگی مجلس به خطر بیفتد. فعالین سیاسی او را اسیر در بین حلقه ای از چاپلوسان و متملقین می دانستند که برای به خطر نیفتادن منافعشان دیوارهایی بین او و واقعیت های موجود در شهرستان می کشند. می گویند؛ تمام اقدامات او در شاهرود صرفا  هر چهار سال یک بار و در آستانه انتخابات انجام می گرفته است. به او پوپولیست؛ ریاکار، هواشناس و ... نیز می گفتند. مذمومیت اکثر این موارد انتسابی باعث شده بود که  جبهه گسترده ای از منتقدین در برابر او شکل گیرد، که همگی در یک نقطه اشتراک داشتند؛ آن ها دیگر "او" را نمی خواستند.

در میان کاندیدا های مختلف انتخابات همای سعادت بر دوش کسی نشست که شعارش این بود؛ #با_هم_میتوانیم

شعاری که پس از سه سال این گونه تعبیر شد که منظورش از ما صرفا و صرفا چیزی فراتر از دایره "خانواده اش" نبوده است.

اجماع در شاهرود روی شخصی صورت گرفت که قرار بود آنقدر تند حرکت کند که جاماندگان به سرعت توسط تازه نفسان جایگزین شوند. به کسی رای دادیم که سیاسی بازی نکند؛ اجازه دهد جوانان این شهر رشد کنند؛ کارهای پوپولیستی انجام ندهد؛ مشورت پذیر باشد؛ شجاع باشد و ... اما او آن نبود که ما می خواستیم. او خودش بود. سید حسن حسینی شاهرودی. یک #تهرانی که تنها از شهر ما یک پسوند فامیلی به همراه داشت. او ما را نمی شناخت. در نگاه او، ما شاید چیزی شبیه رعایایی بودیم که دنبال ارباب آمده بودیم. او هم به برادر کوچکترش نیابت اربابی ما را داد. اما آیا ما واقعا این گونه به موضوع نگاه کرده بودیم؟

سید حسن حسینی با دستی پر به انتخابات آمده بود. خاطره مرحوم برادرش هنوز در ذهن مردم شاهرود زنده بود. او تیم قدرتمند و تحلیلگری را پشت سر خود داشت که هر کدام از آن ها به تنهایی می توانستند کاندیدای درجه یک انتخابات باشند. جوانان پر انگیزه ای که قلبشان برای توسعه شهرشان می تپید  در کنار او بودند و اسباب پیروزی او را فراهم آوردند. اما بعد چه شد؟ چه جادویی گندم انبان او را به جو تبدیل کرد؟ چگونه نماینده ای که از او انتظار انقلابی گری داشتیم به یک "اعتدال و توسعه ای" تبدیل شد؟

دوباره به داستان بنی امیه و بنی عباس بر می گردم. داستان مردمی که روزی با هم تصمیم گرفتند سنگی بزرگ را بغلطانند تا به راز آن سوی آن پی ببرند اما در آن رویش هم همان جمله "راز مرا آن داند که از این سو به آن سویم بگرداند" را دیدند. داستان مردمی که تصور کرده بودند صرف "بنی هاشمی" بودن  کفایت می کند که حکومتی چون "علی" برقرار گردد. مردمی که دچار گندم_نمایان_جو_فروش شده بودند.

این بخش از یادداشت حاصل قسمتی از آخرین گفتگوهای من با یکی از همان جوان هایی است که نقشی اساسی در انتخاب آقای حسینی به سمت نمایندگی مجلس داشتند. جوان نخبه ای که فعالین سیاسی شاهرود از سرانجام همراهی اش با تیم آقای حسینی باخبرند. او همیشه دغدغه این را داشت که اتفاقات حول و حوش #دفتر_شاهرود آقای نماینده به پای او و سایر همراهان سابق؛ نوشته نشود. داستان  شیعیانی که با امید رسیدن به حکومت عدل علوی علیه حکومت اموی قیام کرده بودند آخرین چیزی بود که توانستم برای آرامش خاطر او بگویم. گرچه قیاس سنگینی است اما ...

پایان


  • علی رضا اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی